در قصه طبیب
سه شنبه بیستم شعبان المعظم سنه یک هزار و چهارصد و سی و پنج هجری قمری مطابق با بیست و هفتم خرداد ماه یک هزار و سیصد و نود و سه خورشیدی اندر احوالات امیراعلا خان فامیل تجزیه چی امروز هوا بسیار گرم بود طرف های ظهر پسر را بردیم مریض خانه حکیم بوعلی سینا نزد دکتر امدادی ، طبیب بسیار حاذق و خوش مشربی بود ! کلی با پسر بازی کرده ،پ س از پارسنگ نمودن طفل وزن ایشان را هفت و کیلو هفتصد گرم اعلام نمودند در نهایت گفتند می توان به ایشان خوراک مختصر و رقیقی داد تا برگشت محتویات معده به دهانشان کاهش یابد ! گرفتی بینی را هم ناشی از چیزی دانستند که امروزه ایی ها بدان آلرژی نام می نهند .در مورد مسئله خسبیدنشان هم گفتند چه بهتر که شبها بخسب...
نویسنده :
مامانی
16:19